سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جمعیت پوریاران پهنایی
 

کار و فعالیت‏

اگر طبابت باشد، اما پرستارى نباشد، طبابت هم نخواهد توانست علاج بیمارى بیمار را بکند. بخش مهمى از بهبود حال بیماران ما، مرهون دست نوازشگر پرستاران است.

این حرفه‏ى پرستارى، ترکیب عجیبى است ... از یک سو، ترکیبى است از رحمت و عطوفت و مهربانى و مراقبت، و از سوى دیگر، دانش و معرفت و تجربه و مهارت.

پرستاران شایسته‏ى احترام، تجلیل و ستایش از طرف مردم ومسئولین‏هستند.

پرستارى حرفه‏ى شریف و ارزشمندى است که کمتر به مقام معنوى و قداست والاى آن توجه شده است.

در روز ولادت زینب کبرى (سلام‏اللَّه‏علیها) جا دارد که روز پرستار را گرامى بداریم.

عزیزان من! این موقعیت را قدر بدانید، این خدمتگزارى را بزرگ بشمارید، از خدا به خاطر آن سپاسگزارى کنید که شما را به این کار مهم موفق کرده است و آن را هر چه مى‏توانید، بهتر انجام بدهید.

لازم مى‏دانم که از همه‏ى پرستاران سراسر کشور صمیمانه تشکر کنم.

من این میلاد مسعود را ... و بخصوص این روز را - که روز پرستار نامگذارى شده است - به همه‏ى پرستاران کشور، که قشر زحمتکش و ارزشمندى هستند، ... تبریک عرض مى‏کنم.

نقش پرستار، چه قدر نقش پُربها و پُراثرى است.

پزشک

اگر احساس تعهد به علم، انسان و انسانیت نبود، بلاشک امروز پیشرفتهایى که شما در پزشکى ملاحظه مى‏کنید، کشف و حاصل نشده بود؛ این را قدر بدانید. این احساس تعهد، خیلى ارزشمند است.‏

پزشکان ما در بخشى از کشور متراکمند؛ خیلى از جاها حقیقتاً دچار کمبود پزشک یا لااقل پزشک متخصص هستند؛ براى این باید فکرى کرد.

نظام پزشکى باید مأمن پزشکان باشد؛ لیکن بیش از آن باید مأمن آبروى پزشکى باشد.

معلم‏

احترام به استاد، احترام به علم است.

امروز همه باید تکریم به معلمان را، در فضاى فرهنگى جامعه و در ذهن مردم بیش از پیش تشدید کنند.

این معلمان چه‏قدر عزیزند! این شغل معلمى چه‏قدر ارزشمند است! این مرتبه‏ى تعلیم چه قدر والا و بلند است، که همه‏ى انسانهاى فرزانه، انسانهاى بزرگ و برجسته، هرجایى که باشند، خود را پرورده‏ى دست معلم مى‏دانند و سایه‏ى معلم را بر سر خودشان حس مى‏کنند!

تکریم نسبت به معلم و بزرگداشت او به معناى واقعى کلمه، آثار بسیار مثبتى را در فرهنگ جامعه و تعلیم و تربیت باقى مى‏گذارد.

شما معلمان و مربیان و نسل جوان هستید که فردا را مى‏سازید و استکبار جهانى را مأیوس مى‏کنید و نقطه‏ى امید روشن را ... در دل مستضعفان عالم زنده نگه مى‏دارید.

شما معلمان هستید که فردا را مى‏سازید.

معلم با آموختن به یک انسان کلید بهره‏بردارى از گنجینه‏یى تمام نشدنى را به او مى‏دهد.

معلم متحول کننده‏ى جان لایعلم انسانها به روان عالم است.

نقش معلم و مربى در جامعه‏ى ما، نقش تراز اول است.

صیادى

استحصال از دریا یک کار مفید، کار تولیدى و خدمت به مردم است.

مسئولین باید امر صیادى را خیلى جدى بگیرند.

کارگر

استقلال ملت و کشور، به تلاش و زحمت کارگران بستگى دارد.

این کارى که شما [کارگران‏] براى توسعه و پیشرفت کشور مى‏کنید، این یک عبادت قطعى است.

شما کارگرها نقش مهمى در کشور دارید. بار اصلى تولید روى دوش شماست.

قشر عزیز کارگر مایه‏ى افتخار ما و نظام جمهورى اسلامى است.

کارگران در دو جبهه‏ى کار و جنگ تلاش ارزنده‏یى از خود نشان دادند.

کارگر شأن معنوى و انسانى بالایى را در جامعه دارد.

همه‏ى ذرات عالم کارگرند.

ارزش کارگر آنقدر والاست که پیغمبر دست او را بوسید.

کارمند

خیال نکنید بدون عشق و ایمان مى‏شود کارى کرد! این روح را تقویت کنید. این‏که من این قدر تکیه مى‏کنم که نیروهاى مؤمن و حزب‏اللهى را در بخشهاى مختلف کار و تشکیلات دولتى بیاورید و به کار بگمارید، براى خاطر این است که نیروى مؤمن و دل مؤمن، این روح را تأمین خواهد کرد. به جسم اکتفا نکنید.

در گزینش افراد ملاحظه کنید، کسانى باشند که این خصوصیات را رعایت بکنند -هم جهات اسلامى، هم جهات انقلابى، هم جهات ارزشى را - تا کار، واقعاً چنان که باید و شاید، پیش برود و هیچ لنگى و مشکلى پیدا نکند و به ابتکار، میدان بدهید.

در محیط کار، سعى کنید از همه‏ى توان و استعداد و ابتکار خودتان استفاده کنید.

ماهیت کارِ کارمند، خدمت است.

محیط کارمندى، محیط شرافت و پاکدامنى و محیط کار براى اسلام و مسلمین است.

نگذارید ساعتى از ساعات کار شما، به بطالت یا به کم کارى بگذرد.

اشتغال

الان مسئله‏ى اشتغال حقیقتاً جزو چند مسئله‏ى درجه‏ى اول ماست.

امروز مسئله‏ى اشتغال در کشور ما یک مسئله‏ى بسیار مهم و اساسى است و اگر برنامه‏ریزىِ خوب و کارآمد و عمل جدى دنبال این عنوان وجود داشته باشد، به وضوح مشکلات بتدریج کاهش پیدا خواهد کرد.

پرداختن به مسئله‏ى اشتغال و فعالیت تولیدى و مفید، وظیفه‏یى است که از معنا و مفهوم جمهورى اسلامى مى‏جوشد.

پرداختن به مسئله‏ى اشتغال یکى از مهمترین گره‏گشاییها در کار مردم است و گره‏گشایى، سیره‏ى علوى است.

محور همه‏ى سیاستهاى کلان اجرایى باید ایجاد اشتغال در کل کشور باشد. معناى اشتغال این است که جوانِ مستعدِ آماده‏ى به کار، فرصت تلاش و فعالیت به دست بیاورد تا هم نیاز شخصى خود را از این راه برطرف کند و هم به پیشرفت و آبادانى کشور و رونق اقتصادى آن کمک کند

تعاون

من وقتى در وضع کشور خودمان نگاه مى‏کنم، مى‏بینم یکى از چیزهایى که مى‏تواند جلوى این بى‏عدالتى را به شکل منطقى و اصولى سد کند، همین کار تعاونى است.

تعاون در کشور ما مى‏تواند سرانگشت گره‏گشایى باشد.

به نظر من، یکى از راه‏حلها و اساسى‏ترین و منطقى‏ترین و بنیادى‏ترین کارهایى که مى‏تواند در این کشور براى استقرار عدالت انجام بگیرد، «تعاون» است.

همین تعاون مى‏تواند کشور را - بخصوص امروز - از لحاظ اقتصادى هم نجات بدهد.

من با مسئولان کشور، ... بارها این را تکرار کرده‏ام و گفته‏ام که نقطه‏ى بن‏بست شکنمان، عبارت است از ایجاد اشتغال، آن هم از منابع نو؛ و «تعاون» مى‏تواند یک بازوى قوى در این راه باشد.

کیفیت

دایم در فکر کیفیت دادن باشید.

محکم‏کارى و استحکام و بالا بردن کیفیت کار را مراقب باشید.

یک کار اساسى بایستى به بهترین کیفیتها عرضه شود، تا ماندگار باشد.

وجدان کارى

اگر ملتى داراى وجدان کار باشد، محصول کار او خوب خواهد شد.

تذکرى که مى‏خواستم عرض کنم این است که دو چیز را از آغاز سال شروع کنیم و به عنوان شعارى براى خودمان قرار بدهیم. آن دو چیز عبارت است از وجدان کار و انضباط اجتماعى که دو شاخص بسیار مهم است.

هر کس و در هر کجا که هستیم، وجدان کار را در کارى که به گردن گرفتیم و تعهد کردیم، رعایت کنیم.

نظم، برنامه‏ریزى

خاصیت برنامه‏ریزى خروج از روزمرگى است.

[نظم و انضباط] کشور و ملت ما را به شادابى خواهد رساند و کار آنها را پیش خواهد برد.


اعتیاد

دشمن براى تباه کردن و ضایع کردن نیروى کار، وارد میدان مى‏شود. چگونه؟ با دو عامل: عامل فساد اخلاقى و عامل اعتیاد.

فساد و اعتیاد و هرزگیهاى گوناگون بر اثر فقر پیش مى‏آیند.

امروز یکى از برنامه‏هاى حتمى دشمنان در سرتاسر کشور این است که فساد و بیکارگى و تنبلى و اعتیاد را رواج بدهند.


جامعه

تمدن

ملت هوشمند، نجیب و شجاع ایران در تمدن امروز جهان نقش اساسى دارد.

جهانگرد

مى‏بینید که ما براى کار کردن، هنوز خیلى جا داریم. براى ابتکار، براى جمع کردن نیروهاى خوب و کارآمد و به کار گرفتن استعدادهاى درست، خیلى جا داریم. ... عین همین را حتى وزارت ارشاد و بخشهاى به حسب ظاهر غیر صنعتى و غیر تولیدى دارند. فرض کنید وزارت ارشاد، مسئله‏ى مسافر و جهانگرد و آمدن و رفتن و امثال اینها را دارد. کشورهایى در دنیا هستند که اصلاً از این طریق زندگى مى‏کنند؛ یعنى همین کارى را که ما با نفتمان مى‏کنیم، آنها با نمایش دادن مى‏کنند. ما چینى‏هاى ته صندوقمان را در مى‏آوریم؛ دانه دانه مى‏فروشیم و پولش را مى‏خوریم! آنها این چینى‏ها را پشت ویترین مى‏گذارند؛ مردم مى‏آیند و تماشا مى‏کنند؛ همان پول را از این طریق به دست مى‏آورند.

وقتى ما به میراث فرهنگى رسیدیم، سرمایه‏یى مى‏شود که از آن در بخش گردشگرى سود و بهره‏اش را مى‏بریم.

خدمت‏ رسانى

اگر در مسایل رفاه زندگى عمومى و ایجاد تسهیلات و رفع مشکلات غرق شویم، به طورى که جهتگیریهاى انقلابى را به دست غفلت بسپریم، به ابهت و هیبت‏انقلاب ضربه زده‏ایم و جاذبه‏ى آن را در دنیا مخدوش کرده‏ایم و این، مطمئناً به کارایى ما ضربه خواهد زد. بنابراین، این دو در کنار هم مطرحند.

امروز در کشور، رقابت مشروع و مقبول از نظر مردم و ما، فقط رقابت براى خدمت کردن به مردم است.

انقلاب، زندگى و نشاط و ایمان مردم را به آنها برگرداند.

باید ترتیبى داده بشود و مکانیسمى به وجود بیاید که کارگزاران حکومتى، خودشان را به معناى حقیقى کلمه، خدام و خدمتگزاران مردم بدانند.

بزرگترین مبارزه‏ى با امریکا، خدمت به این مردم است.

جمهورى اسلامى آن هندسه‏ى معیوب را ندارد؛ بعکس، یک نوع حالت مرکزگریزى و دور از مرکزگرایى در طبیعت جمهورى اسلامى هست. ممکن است به‏طور قهرى در مواردى از این طبیعت تخلف بشود؛ اما طبیعت دستگاه و برنامه‏ریزى دستگاه، همان است. هنوز از پیروزى انقلاب دو ماه نگذشته بود که امام‏بزرگوار به بنده مأموریتى دادند و من را به بلوچستان فرستادند و گفتند چون‏شمانسبت به مسائل بلوچستان سابقه دارید، به آن‏جا بروید و به وضع محرومیت آن منطقه برسید؛ این اولین نشانه‏ى یک حرکت بود؛ در حالى که امام به‏بلوچستان نرفته بودند! این حالتى است که از طبیعت دستگاه مى‏جوشد. شما سراغ جاهاى محروم بروید.

جوانهاى عزیز و آحاد مردم کشورمان باید طعم شیرین خدمات دولتى را در کام خود حس کنند.

جهت کلى سیاستهاى ما، باید تأمین منافع طبقات محروم باشد.

حقیقتاً مردم ولى‏نعمت ما و کارگزاران این نظام هستند.

در مسایل داخلى تأمین عدالت اجتماعى و امنیت عمومى و رعایت طبقات ضعیف و محروم، یک رکن اصلى است.

علاج مشکلات ما در این است که سازندگى کشور را در کنار تأمین روحیه‏ى انقلابى در مردم و حفظ همان صلابت و چهره‏ى باعظمت و هیبت انقلاب ببینیم. اگر به رفاه عمومى نیندیشیم و به سازندگى کشور فکر نکنیم، مطمئناً نظام جمهورى اسلامى نخواهد توانست الگو و تجربه‏ى مطلوب را به دنیا ارایه بدهد.

فلسفه‏ى وجود بنده و امثال بنده و دیگر مسئولان، خدمت است. ماها نوکر و خدمتگزار مردم هستیم؛ اعتبار و آبروى ما به این است؛ اسلام این را براى ما معین کرده است؛ ما حقى به گردن مردم نداریم؛ مردم به گردن ما حق دارند.

ما اصلاً براى خدمت به مردم آمده‏ایم. فلسفه‏ى وجود ما خدمت به مردم است.

ما معتقدیم که در نظامى اسلامى و در جامعه‏یى که برکات و نعمات متعلق به همه‏ى مردم است، چنانچه کسانى هستند که در محرومیت به سر مى‏برند، مسلماً حق آنان تضییع شده و حقوقشان داده نشده است.

مسئولین تا نفس دارند باید به این مردم خدمت کنند. بایستى در بین مسئولین مسابقه خدمتگزارى و خدمت‏رسانى به مردم برقرار باشد.

نهضت خدمت‏رسانى به مردم یک مبارزه بزرگ و سنگین است.

هرکه مى‏خواهد با امریکا مبارزه‏ى اساسى بکند، باید به این مردم خدمت کند.

همه مسئولان در سه قوه، باید نهضتى را براى خدمت‏رسانى به مردم شروع کنند.

همه مسئولین باید در خدمت به مردم از یکدیگر سبقت بگیرند و یک نهضت خدمت به مردم راه بیندازند.

قانون‏

از خصوصیات امام تقید به قانون بود و این‏که کارى خلاف قانون انجام نگیرد.

حضرت امام مقید به قانون بودند.

قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران که به حق از مجموعه‏هاى کم‏نظیرى است که در دست ما قرار دارد و خیلى به آرمانهاى اسلامى ما نزدیک است، در نزد مردم ما قداست دارد.

قانون یعنى جاده‏یى که باز مى‏شود تا مسئولان اجرایى از آن جاده حرکت کنند و با تلاش خود گوشه و کنار و زوایاى کشور را آباد و اصلاح کنند. این جاده بازکنى به عهده‏ى قانون است و قانون را هم نماینده‏ى شما در مجلس وضع مى‏کند.

ملاک عدل و اقامه‏ى آن، قانون است ... و ملاک قانون، شرع است.

یکى از شعارهاى بسیار خوب جناب آقاى خاتمى مسئله‏ى «قانونگرایى» بود.

[قانون اساسى‏] در سرنوشت رفاه و چگونگى زیست مردم از نقش مؤثرى برخوردار است. لذا باید سرلوحه‏ى کردار قوه‏ى مجریه و سایر قوا قرار گیرد.

مستضعفان، فقر، عدالت اجتماعى

امیدوارم خداى متعال توفیق دهد، تا بتوانیم در همین خط صحیح و درستى که به‏اعتقاد ما همه‏ى آرمانهاى انقلاب: رفع محرومیت و فقر، کمک به مستضعفان، زنده کردن و احیاى ارزشهاى اصیل اسلام ناب و ... با تداوم این خط تأمین مى‏شود، حرکت کنیم و ان‏شاءاللَّه با تقویت و ترویج و توسعه‏ى آن، به طرف اهداف مقدسمان پیش برویم.

این انقلاب و نظام مدیون پابرهنه‏هاست.

حرکت به سمت گشودن گرههاى مردم و ایجاد یک زندگى سالم و مرفه وظیفه‏ى اسلامى همه است.

خط انقلاب، خط دفاع از مظلومین و مستضعفان است.

راه ما، راه اسلامى است که مستضعفان و مظلومان را خوشحال مى‏کند.

رفاه مادّى، به معناى ترویج روحیه‏ى مصرف‏گرایى نیست.

سیاست اداره‏ى کشور باید در جهت سود طبقات محروم و رفع محرومیت از آنها باشد.

عدالت اجتماعى، بدین معنى است که فاصله‏ى ژرف میان طبقات و برخورداریهاى نابحق و محرومیتها از میان برود.

عدالت، یعنى کمک به مردم محروم و ضعیف. عدالت، یعنى این‏که برنامه‏ها و حرکت کلى کشور، در جهت تأمین زندگى مستضعفان باشد.

قشرهاى محروم و دورافتاده، روستائیان، عشایر و کسانى که مشکلات بیشترى دارند، نه تنها در بخشهاى اقتصادى بلکه در انواع و اقسام خدمات فرهنگى باید در اولویت قرار گیرند.

نیرویى که انقلاب و نظام را حفظ خواهد کرد، همین طبقات محروم جامعه هستند.

وظیفه داریم فقر و محرومیت را در کشور از بین ببریم و به زندگى این قشر بیشتر رسیدگى کنیم. این، وظیفه‏ى ما و وصیت امام است.

مسکن‏

ما در این زمینه‏ها - هم در مورد ازدواج جوانان، و هم در مورد لوازمى که ازدواج دارد - سفارشهاى زیادى هم به مسئولان دولتى کرده‏ایم؛ از جمله مسئله‏ى مسکن، که من مدتهاست به وزارت مسکن سفارش کرده‏ام. آنها دارند اقدامهایى هم مى‏کنند؛ ساخت مسکنهاى موقت اجاره‏یى، براى زوجهاى تازه ازدواج کرده. امیدواریم که این مقدمات فراهم بشود و ان‏شاءاللَّه مشکل ازدواج به شکلى حل گردد.

ما هم همیشه این غصّه را در دل داریم که چرا مسئله‏ى مسکن در جمهورى اسلامى به معناى حقیقى حل نشده است. نمى‏خواهیم بگوییم که همه‏ى خانواده‏ها یک مسکن ملکى داشته باشند. چون معلوم نیست داشتن مسکن ملکى، خیلى امتیاز باشد، بعضى‏ها با مسکن اجاره‏یى، از جهات مختلف راحت‏تر و برایشان بهتر است. ترجیح مى‏دهند پول خانه را در کار دیگر بیندازند و خانه اجاره کنند. این گونه افرادى هستند، لکن آن افرادى که واقعاً مستضعف و محرومند، اجاره برایشان سنگین است، باید یک سرپناهى از خودشان داشته باشند.

من همیشه دنبال این بوده‏ام و به مسئولان هم همیشه براى مسکن و وام و سایر نیازهاى زندگى جوانان سفارش کرده‏ام. ما اینها را مفروض مى‏گیریم؛ اما مى‏خواهم بگویم که مسئولیت این کار در درجه‏ى اول، مسئولیت خانوادگى و شخصى است.

ورزش‏

اگر بخواهید جسم را به قدرت، به زیبایى، به توانایى، به بروز قدرتها و استعدادهاى گوناگون برسانید، باید ورزش کنید.

اگر در یک جمله‏ى کوتاه از من بپرسند که شما از جوان چه مى‏خواهید، خواهم گفت: تحصیل، تهذیب و ورزش.

طلبه‏ها باید ورزش کنند؛ طلبه‏ها باید کوهنوردى بروند.

کوهنوردى امتیازات برجسته و ممتازى دارد. مهمترینش همان عزم و اراده‏ى بین انسان و انگیزه‏هاى درونى خود او است.

من مى‏خواهم ورزش جانبازان را هم، به طور مؤکّد متذکر شوم. البته، الحمدللَّه ورزش جانبازان خوب بود. الحمدللَّه در میدانها خوب بوده. همین‏طور که شما گفتید، در المپیک مدالها و افتخارات بیشتر و چهره‏هاى بهترى کسب کردند؛ اما بخصوص، روى اینها کار بکنید. علت آن هم این است که جانبازان، سابقه‏ى جبهه دارند. اینها یک قهرمانى را انجام دادند، یعنى وضع جسمانى آنها، نشان‏دهنده‏ى قهرمانى است. کارى است که کردند و یک پرونده، با اینها همراه است. بنابراین، اینها آن‏جا امتحان دادند؛ باز هم مى‏توانند در میدانهاى ورزشى، ان‏شاءاللَّه امتحان بدهند.

من ورزش را براى همه لازم مى‏دانم. [کوهنوردى‏] یک ورزش سنگین، خیلى باابهت و خوب است؛ بنابراین لازم است.

ورزش زنان، کار لازمى است. زنان هم نصف جمعیت کشورند؛ باید ورزش بکنند؛ اما محیط ورزش زنان، بایستى به گونه‏یى باشد که با حدود اسلامى، مطلقاً مساسى پیدا نکند.

ورزش کوهپیمایى و راهپیمایى در کوه کارى است که مى‏تواند عمومى، یعنى براى زن و مرد و بچه و بزرگ باشد؛ از همه‏ى ورزشهاى دیگر هم کم‏خرجتر است.

ورزش، اطمینان و اعتماد نفس در انسان ایجاد مى‏کند. جوان را به خودش مطمئن و خاطر جمع مى‏کند. خاصیت طبیعى ورزش این است که آنها را از آن حالت خمود و رکود بیرون مى‏آورد.

 



[ دوشنبه 92/1/12 ] [ 10:48 صبح ] [ محمد رضا ابطحی مقدم ]
جملات قصار رهبر معظم انقلاب اسلامی                                                                    قسمت 1

اجتماعى‏


خانواده

از نظر اسلام، خانواده یک رکن بزرگ است. اگر باشد و سالمش باشد و تربیت درست باشد، در پیشرفت کار جامعه به صورتى که اسلام مى‏خواهد، تأثیر زیادى دارد. اسلام مى‏خواهد این کانون تشکیل بشود و به وجود بیاید.

اگر خانواده‏ها صحیح، قوى، سالم، بى‏انحراف و طبق سنت الهى تشکیل بشوند، آن وقت جامعه، جامعه‏ى سالمى خواهد بود.

در کار ازدواج و این مراسم، ... به نظر اسلام آن چیزى که اصل و محور است، تشکیل کانون خانوادگى است.

مسئله‏ى مادرى، مسئله‏ى همسرى، مسئله‏ى خانه و خانواده، مسائل بسیار اساسى و حیاتى است. در همه‏ى طرحهایى که ما داریم، بایستى «خانواده» مبنا باشد.

در خانواده همسر و مادر عضو اصلى است. زن در این مجموعه، جاى بسیار اساسى و رفیعى دارد. به همین خاطر، وقتى اصل خانواده -یعنى زن - متزلزل است، در آن‏جا هیچ‏چیزى در جاى خودش قرار ندارد.

کانون خانواده، جایى است که عواطف و احساسات باید در آن‏جا رشد و بالندگى پیدا کند؛ بچه‏ها محبت و نوازش ببینند؛ شوهر که مرد است و طبیعت مرد، طبیعت خام‏ترى نسبت به زن دارد و در میدان خاصى، شکننده‏تر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است - حتّى نه نوازش مادر - باید نوازش ببیند.

زن

آن زنى که خود را در دامنه آن قله‏یى مى‏داند که در اوج آن حضرت فاطمه‏ى زهرا(علیهاالسّلام) _ بزرگترین زن تاریخ بشر _ قرار دارد، زن ایرانى است.

اسلام با کار کردن زنان نه تنها موافق است، بلکه تا آن‏جایى که با شغل اساسى او که مهمترین شغل اوست - یعنى تربیت فرزند و حفظ خانواده - مزاحم نباشد، شاید لازم هم مى‏داند.

اسلام فعالیت اسلامى زنان را با رعایت حجاب و حدود اسلامى تشویق مى‏کند.

اگر در کشورى زنان آن کشور بتوانند به آن صفا و معنویت و رُقاء و تعالى فکرى برسند، هیچ مشکلى در آن مملکت باقى نمى‏ماند.

دختر شلوار تنگِ لباس چسبان پوشیده، وقتى سوار یک دوچرخه‏ى تشریفاتى هم بشود و در خیابان بیاید، این تبرج است.

زن اسلامى، شخصیتى است که راه و هدف را تشخیص مى‏دهد و براى آن فداکارى مى‏کند.

زنِ امروز ایران، در صحنه‏ى علم و سیاست و هنر و در گونه‏گون فعالیتهاى اجتماعى، از گذشته بسى فعالتر و میدان‏دارتر است.

زنان مسلمان باید در تمام شئونات زندگى فردى و اجتماعى، حضرت فاطمه‏ى زهرا(سلام‏اللَّه‏علیها) را الگو قرار داده و پیروان راستین آن حضرت باشند.

زن باید تبرّج - یعنى خودنمایى - نداشته باشد؛ ممنوع است. این، در فرهنگ اسلامى ممنوع است. زن باید خودنمایى نکند. اگر محیط جامعه، محیط خودنمایى زن شد، به کلى همه چیز به هم مى‏ریزد و اولین چیزى هم که ضربه مى‏بیند، امور جدى جامعه است. خانواده، سلامت جوانها و عفاف و عصمت آنها ضربه مى‏بیند.

زن در کشور ما، سرباز خط مقدم انقلاب شد.

زن مسلمان باید در راه فرزانگى و علم تلاش کند.

زن هم مى‏تواند به بالاترین مقامات از لحاظ معنوى برسد.

شخصیت زن که به برکت انقلاب اسلامى احیاء شد باید با پرهیز از تجمل‏گرایى حفظ شود.

صلاح زنان در جامعه، صلاح مردان را به دنبال دارد و در این ارتباط زنان نقش برجسته‏یى را برعهده دارند.

ما براى زن ارزش واقعى انسانى قائلیم.

نباید زنان به سمت تجمل‏گرایى سوق پیدا کنند.

نقش زنان در انقلاب و جنگ، یک نقش تعیین‏کننده بود.

ورزش زنان، کار لازمى است. زنان هم نصف جمعیت کشورند؛ باید ورزش بکنند؛ اما محیط ورزش زنان، بایستى به گونه‏یى باشد که با حدود اسلامى، مطلقاً مساسى پیدا نکند.

این عاطفه‏اى که زن و مرد نسبت به هم ابراز مى‏کنند، به آرامش درونى خانواده کمک مى‏کند. اینجاست که زن یک نقش اساسى ایفا مى‏کند. بعضیها خیال مى‏کنند اگر زنى کارش عبارت از همان کار داخل خانه باشد، این اهانت به زن است؛ نه، این هیچ اهانت نیست؛ بلکه مهمترین کار براى زن، این است که زندگى را سر پا نگه‏دارد.

مادر

مسئله‏ى مادرى، مسئله‏ى همسرى، مسئله‏ى خانه و خانواده، مسائل بسیار اساسى و حیاتى است. در همه‏ى طرحهایى که ما داریم، بایستى «خانواده» مبنا باشد.

بهترین روش تربیت فرزند انسان، این است که در آغوش مادر و با استفاده از مهر و محبت او پرورش پیدا کند.

یکى از وظایف مهم زن، عبارت از این است که فرزند را با عواطف، با تربیت صحیح، با دل دادن و رعایت و دقت، آن چنان بار بیاورد که این موجود انسانى - چه دختر و چه پسر - وقتى که بزرگ شد، از لحاظ روحى، یک انسان سالم، بدون عقده، بدون گرفتارى، بدون احساس ذلت و بدون بدبختیها و فلاکتها و بلایایى که امروز نسلهاى جوان و نوجوان غربى در اروپا و امریکا به آن گرفتارند، بار آمده باشد.

زنانى که فرزند خود را از چنین موهبت الهى محروم مى‏کنند، اشتباه مى‏کنند؛ هم به ضرر فرزندشان، هم به ضرر خودشان و هم به ضرر جامعه اقدام کرده‏اند. اسلام، این را اجازه نمى‏دهد.

ازدواج

بعضیها هم ازدواج را که یک امر عاطفى و انسانى و وجدانى است، به صحنه‏ى تفاخر تبدیل مى‏کنند.

بناى کار ازدواج، بر سازش دختر و پسر است‏

در ازدواج، اصل قضیه یک امر انسانى است؛ نه یک امر مادّى. اسلام مهریه را قرار داده است؛ اما مهریه این را به‏صورت یک معامله‏ى دادوستدى نمى‏کند.

در کار ازدواج و این مراسم، ... به نظر اسلام آن چیزى که اصل و محور است، تشکیل کانون خانوادگى است.

ما در این زمینه‏ها - هم در مورد ازدواج جوانان، و هم در مورد لوازمى که ازدواج دارد - سفارشهاى زیادى هم به مسئولان دولتى کرده‏ایم. ... امیدواریم که این مقدمات فراهم بشود و ان‏شاءاللَّه مشکل ازدواج به شکلى حل گردد.

تجملات و اسراف‏

اگر در جامعه قناعت وجود داشته باشد، زیاده‏روى و اسراف و ریخت و پاش نباشد، اگر حرص و افزون‏طلبى در امور مادى نباشد، این جامعه به بهشت و گلستان تبدیل مى‏شود.

امام بزرگوار ما خودش مظهر همین معنا بود؛ آدمى بود که تعیّنات دنیوى، حقیقتاً برایش ارزش نداشت. آدم این را در آن مرد معنوى و بزرگوار مى‏دید که تعیّنات، تعلّقات و تکلّفات دنیوى، اصلاً براى خودش ارزش نداشت!

این‏جانب از این‏که کسانى مى‏کوشند تا در میان مردم ما رسم تجمل‏گرایى و اسراف و ولخرجى را شایع کنند، شدیداً نگران و متأسفم؛ و از این‏که مردم فداکار و انقلابى ایران در امور شخصى به مصرف‏گرایى سوق داده شوند و قناعت انقلابى را از یاد ببرند، به خدا پناه مى‏برم.

با تجملات زیادى، جامعه زیان مى‏کند.

تجملات براى یک جامعه، مضر و بد است. ... باید بنا را بر سادگى گذاشت.

عزیزان من، یکى از شعارهاى ما قبل از پیروزى انقلاب ... «ساده زیستى» بود؛ زندگى ساده و کمتر بهره بردن از جلوه‏هاى دنیا! بعد که انقلاب، پیروز شد، سعى کردیم باز هم همین روش، همین شعار و همین مبنا را دنبال کنیم.

کودک‏

کودک ذخیره‏ى ارزشمندى براى هر جامعه است.

 


جوان

امروز، [شما جوانان‏] عناصر مؤثرید؛ ولى فردا ستونهاى انقلاب هستید. توجه کنید انقلاب را با ریشه‏ها و مبانى فکرى و منطقیش، بدرستى بشناسید.

پیشرفتهایى که در المپیادهاى ریاضى و فیزیک و شیمى و ... به دست آوردیم، نشان داد ما جوانهایى داریم که از استعدادهاى بالایى برخوردارند.

جوان، آن هم داراى علم و معرفت، آن هم در صراط تحصیل دانش براى اداره‏ى کشور در آینده داراى ارزش است.

جوان مظهر امید است.

جوان و نوجوان، چشمه‏ى جوشان نیرو و استعداد است.

حقیقتاً جوانان موتور یک جامعه هستند.

محبوبترین انسانهاى جامعه در نزد پروردگار، جوانهاى پارسا و پرهیزگار و مؤمن هستند.

مهمترین مظهر قدردانى از جوانى همین است که از این صفا و نورانیت و از این ناآلودگى و پیراستگىِ طبیعىِ انسان جوان استفاده کنید و خود را در زمینه‏هاى تزکیه و اخلاق پیش ببرید؛ این ان‏شاءاللَّه ذخیره‏ى همه‏ى زندگى شما خواهد شد.

مهمترین مظهر قدردانى از جوانى همین است که ... خود را در زمینه‏هاى تزکیه و اخلاق پیش ببرید؛ این ان‏شاءاللَّه ذخیره‏ى همه‏ى زندگى شما خواهد شد.

هرجا جوانهاى ما خواستند و همت گماشتند، به هدف رسیدند و رسیدیم.




[ دوشنبه 92/1/12 ] [ 10:45 صبح ] [ محمد رضا ابطحی مقدم ]

خاطره رهبر معظم انقلاب از 12 فروردین 58                                     قسمت 2
دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به مناسبت فرا رسیدن یوم‌الله 12 فروردین خاطره‌ای از رهبر معظم انقلاب که در تاریخ 10 فروردین 64 منتشر شده بود را بازنشر داد که در ادامه می‌آید:
سوال: ضمن تشکر از وقتى که در اختیار ما قرار دادید همان‌طور که مى‌دانید در آستانه‌ى فرا رسیدن هفتمین سالگرد استقرار نظام جمهورى اسلامى ایران هستیم. شش سال پیش در چنین روزى ملت ما با شرکت گسترده‌ى خود در رفراندم جمهورى اسلامى ایران به جمهورى اسلامى رأى آرى داد اگر در این زمینه مطلبى دارید و یا احیانأ خاطره‌ى شیرینى از آن روزها به یاد دارید براى ما بیان کنید.
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
مطلب در باب روز جمهورى اسلامى و روز رفراندم خیلى زیاد است و البته خاطراتى هم از آن روز طبعاً داریم که لابد نمى‌شود همه‌ى آن مطالب را در این گفتار کوتاه آورد به طور خلاصه روز جمهورى اسلامى یک مقطع تاریخى بى‌نظیرى در تاریخ کشور ماست، زیرا که براى اولین بار بعد از صدر اسلام و پس از فَترَت کوتاه اولین سالهاى فتح ایران به دست مسلمین یعنى که در آن سالهاى کوتاه البته حکومتها تا حدود زیادى اسلامى بودند در طول این تاریخ ممتدى که کشور ما داشته، براى اولین بار بعد از آن فَترَت و بعد از آن دوران کوتاه صدر اسلام یک حکومتى اعلان شد، یک نظامى اعلان شد که داراى دو خصوصیت مردمى بودن و الهى بودن هست؛ یعنى جمهورى اسلامى.

اصلاً این خاطره را با هیچ خاطره‌اى در تاریخ کشورمان نمى‌شود مقایسه کرد. نقطه‌ى مکمل و متمم انقلاب بیست‌ودو بهمن بود یعنى خلاصه محصول بیست‌ودو بهمن روز جمهورى اسلامى روز دوازدهم فروردین بود.
از یک نظر دیگر هم روز جمهورى اسلامى بسیار مهم است و آن این‌که این اولین نمونه در دنیاى امروز هست که با مکتبها، نظامها، سیاستها، دیدگاههاى مختلف، شیوه‌هاى گوناگون حکومت را به مردم دنیا عرضه مى‌کند، دارد عرضه مى‌شود؛ این اولین نمونه‌اى است که مردم دنیا دارند مى‌بینند جمهوریهاى دیگرى که اعلان مى‌شود جمهوریهاى سوسیالیستى، جمهوریهاى به سبک دموکراسى غربى به انواع واقسامش هیچ کدام چیز جدیدى نیست اصل جمهورى هم چیز جدیدى نبود اما آن جمهورى‌اى که مبانى و ارزشهاى اساسى‌اش و قواعد اصلیش از اسلام گرفته شده این یک چیز بى‌نظیرى است.
یک خصوصیت دیگر هم در روز جمهورى اسلامى ما هست و آن این‌که آن روز عید فقط ما مردم ایران نیست، بلکه عید همه‌ى کسانى مى‌تواند باشد که مسلمانند، یعنى نزدیک به یک میلیارد جمعیت. آنها هم، یعنى ملتهاى مسلمان عادت کردند که اسلام را در حال دفاع در موضع انفعال، درحال انزوا ببینند. آن وقتى که یک ملتى در موضع تهاجم به قدرتهاى سلطه‌گر و تهاجم به نظامهاى بشرى ناقص قرارمى‌گیرد و اعلان یک جمهورى براساس اسلام مى‌کند این براى همه‌ى ملتهاى مسلمان مایه‌ى مباهات و سربلندى است خلاصه خصوصیات گوناگونى در روز جمهورى اسلامى هست.
خاطره، من البته در آن روز، روز رأى‌گیرى کرمان بودم از طرف امام یک مأموریتى به من محول شده بود که بروم بلوچستان و سر بزنم به شهرهاى بلوچستان و مردم آن‌جا را از نزدیک دیدار بکنم و پیام امام را براى آن مردم ببرم. پیام محبت و دلسوزى را که ملاحظه مى‌کنید از همان روزهاى اوّل امام به فکر افتادند که با این مستضعفین دورافتاده‌اى که به کلى فراموش شده بودند، حتى در نظام گذشته ملاطفت و محبت کنند و من را که آن‌جا سابقه داشتم آشنائى نسبتاً زیادى داشتم فرستادند آن‌جا براى این کار.
کرمان رسیده‌بودم من در راه بلوچستان که روز رأى‌گیرى بود، در فرودگاه بچه‌هاى حزب‌الهى و داغ کرمان آمدند، صندوق را آوردند چند تا صندوق بود، هر کدام مى‌خواستند که بیاورند من تویش رأى بیاندازم. آنها هم من را مى‌شناختند. یعنى سابق که کرمان رفته بودم و مردم کرمان با من آشنا بودند. من هم خیلى به مردم کرمان از قدیم علاقه داشتم مردم خیلى بامحبت و جالب بودند همیشه در چشم من. خیلى لحظه‌ى شیرینى بود براى من، آن لحظه‌اى که این رأى را من مى‌انداختم توى صندوق و مى‌دیدم آن شور و هیجانى را که مردم کرمان از خودشان نشان مى‌دادند در رأى دادن. بعد هم نشان داده شد که خب نودونه درصد آراء به جمهورى اسلامى آرى بود. خاطره‌اى که فقط اشاره مى‌کنم مخالفتهایى است که با رأى‌گیرى به این شکل وجود داشت که از طرف جناحهاى مختلف این مخالفتها بود همه هم خودشان را بعدها نشان دادند. هم آن جناحهایى که بر مطبوعات کشور مسلط بودند، روشنفکرهاى چپ و نیمه چپ و لیبرال و التقاطى، اینها که مطبوعات آن روز را اطلاعات، کیهان آن روز را توى مشت داشتند که خب بحمدالله بعد همه ازاله شدند و روزنامه‌ى حسابى دیگرى هم نبود یعنى همین روزنامه‌ى جمهورى اسلامى که نبود روزنامه‌ى دیگرى هم که بشود مورد اتفاق باشد همین‌طور. هرچه دلشان مى‌خواست مى‌نوشتند.
رفته بودند این‌جا و آن‌جا این روشنفکرهاى گروهکى سیاسى ملحد و نیمه‌ملحد از شخصیتهاى گوناگون نظر خواسته بودند که به نظر شما آرى یا نه درست است؟ یا بیائید چندجور حکومت را مطرح کنیم و رأى بگیریم. مقصودشان هم این بود که مردم را از آن یکپارچگى خارج کنند، اگرچه فرقى هم نمى‌کرد یعنى تأثیرى هم نداشت. اگر مردم خب طبیعى بود که به آن شیوه‌هاى دیگر رأى نمى‌دادند و به خصوص بعداز آنى که امام آنجور صریح فرمودند جمهورى اسلامى نه یک کلمه کم، نه یک زیاد، لکن آنها کار خودشان را مى‌کردند به امید این‌که شاید بتوانند شکاف بیندازند این رأى زیاد مردم را کم کنند، رأى را تقسیم کنند از این کارها مى‌کردند و اوضاعى داشتیم ما در شوراى انقلاب با آن جناح لیبرال و به اصطلاح ملى‌گرا که بیشترین خصوصیتشان مخالفت با خط اصیل انقلاب بود که این شیوه‌اى را که بعد هم انجام گرفت این شیوه را اثبات کنیم که این شیوه‌ى درستى است.
منابع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی – دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای



[ دوشنبه 92/1/12 ] [ 9:48 صبح ] [ محمد رضا ابطحی مقدم ]
رهبر معظم انقلاب در پیام به مناسبت حلول سال جدید:
سال 92 را بعنوان "سال حماسه ی سیاسی و حماسه ی اقتصادی" نامگذاری می کنیم (1391/12/30 - 14:33)
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام به مناسبت آغاز سال 1392، با اشاره به حرکت رو به جلوی ملت ایران در سال گذشته بویژه در مواجهه ی اقتصادی و سیاسی با جهان استکبار، چشم انداز سال 92 را امیدوارانه و همراه با پیشرفت و تحرک و ورزیدگی و حضور جهادی ملت ایران در عرصه های سیاسی و اقتصادی دانستند و تاکید کردند: با این نگاه، سال 92 را "سال حماسه ی سیاسی و حماسه ی اقتصادی" نامگذاری می کنیم.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم‌الله‎الرّحمن‌الرّحیم
یا مقلّب القلوب و الأبصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال.
اللّهمّ صلّ علی حبیبتک سیّدة نساء العالمین فاطمة بنت محمّد صلّی الله علیه و ءاله. اللّهمّ صلّ علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها. اللّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و علی ءابائه فی هذه السّاعة و فی کلّ ساعة ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتّی تسکنه ارضک طوعا و تمتّعه فیها طویلا. اللّهمّ اعطه فی نفسه و ذرّیّته و شیعته و رعیّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جمیع اهل الدّنیا ما تقر به عینه و تسرّ به نفسه.
تبریک عرض میکنم به همه‌ی هم‌میهنان عزیزمان در سراسر کشور، و به همه‌ی ایرانیان در هر نقطه‌ای از جهان که هستند، و به همه‌ی ملتهائی که نوروز را گرامی میدارند؛ مخصوصاً به ایثارگران عزیزمان، خانواده‌های شهدا، جانبازان و خانواده‌هایشان، و همه‌ی کسانی که در راه خدمت به نظام اسلامی و به کشور عزیزمان مشغول فعالیتند. امیدواریم خداوند متعال این روز را و این آغاز سال را برای ملت ما، برای همه‌ی مسلمانان عالم، مایه‌ی شادی و بهروزی و نشاط قرار دهد و ما را به انجام وظائفمان موفق و مؤید بدارد. به هم‌میهنان عزیزمان عرض میکنم توجه داشته باشند که ایام فاطمیه در اواسط روزهای عید است و تکریم و احترام این ایام برای همه‌ی ما لازم است.
ساعت تحویل و هنگام تحویل، در حقیقت حد فاصلی است بین یک پایان و یک آغاز؛ پایان سال گذشته و آغاز سال نو. البته نگاه عمده‌ی ما باید به طرف جلو باشد؛ سال نو را ببینیم، برای آن خودمان را آماده کنیم و برنامه‌ریزی کنیم؛ اما حتماً نگاه ِ به پشت سر و راهی که طی کرده‌ایم هم برای ما مفید است، برای اینکه ببینیم چه کرده‌ایم، چگونه حرکت کرده‌ایم، نتائج کار ما چه بوده است، و از آن درس بگیریم و تجربه بیاموزیم.
 سال 91 مثل همه‌ی سالها، سالی متنوع و دارای رنگها و نقشهای گوناگون بود؛ شیرینی هم داشت، تلخی هم داشت؛ پیروزی هم داشت، عقب‌ماندگی هم داشت. زندگی انسانها در طول حیات، همیشه همین جور است؛ با کش و قوس‌ها همراه است، با فراز و نشیب‌ها همراه است؛ مهم این است که از نشیبها خارج شویم ، خودمان را به اوجها برسانیم .
آنچه که در طول سال 91 از جنبه‌ی مواجهه‌ی ما با جهان استکبار آشکار و واضح بود، عبارت بود از سختگیری دشمنان بر ملت ایران و بر نظام جمهوری اسلامی. البته ظاهر قضیه، سختگیری دشمن بود؛ اما باطن قضیه، ورزیدگی ملت ایران و پیروزی او در میدانهای مختلف بود. آنچه که دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنه‌ها و عرصه‌های مختلف بود؛ عمدتاً عرصه‌ی اقتصاد و عرصه‌ی سیاست بود. در عرصه‌ی اقتصاد، گفتند و تصریح کردند که میخواهند ملت ایران را به‌وسیله‌ی تحریم فلج کنند؛ اما نتوانستند ملت ایران را فلج کنند و ما در میدانهای مختلف، به توفیق الهی و به فضل پروردگار، به پیشرفتهای زیادی دست پیدا کردیم؛ که تفصیل آنها برای ملت عزیزمان گفته شده است، گفته خواهد شد؛ من هم ان‌شاءالله در سخنرانی روز اول فروردین، به شرط حیات، اجمالاً مطالبی عرض خواهم کرد.
در زمینه‌ی اقتصاد البته بر مردم فشار وارد آمد، مشکلاتی ایجاد شد؛ بخصوص که اشکالاتی هم در داخل وجود داشت؛ برخی از کوتاهی‌ها و سهل‌انگاری‌ها انجام گرفت که به نقشه‌های دشمن کمک کرد؛ لیکن در مجموع، حرکت مجموعه‌ی نظام و مجموعه‌ی مردم، یک حرکت رو به جلو بوده است و ان‌شاءالله آثار و نتائج این ورزیدگی را در آینده خواهیم دید.
 در عرصه‌ی سیاست، از یک جهت همت آنها این بود که ملت ایران را منزوی کنند، از جهت دیگر ملت ایران را دچار دودلی و تردید کنند؛ همت آنها را کوتاه و ضعیف کنند. درست عکس این عمل شد؛ در واقع عکس این اتفاق افتاد. در زمینه‌ی انزوای ملت ایران، نه فقط نتوانستند سیاستهای بین‌المللی و منطقی ما را محدود کنند، بلکه حتّی نمونه‌هائی از قبیل اجلاس جنبش غیر متعهدها با حضور تعداد کثیری از سران و مسئولان کشورهای جهان در تهران تشکیل شد و عکس آنچه را که دشمنان ما میخواستند، رقم زد و نشان داد که جمهوری اسلامی نه فقط منزوی نیست، بلکه در دنیا با چشم تکریم و احترام به جمهوری اسلامی و به ایران اسلامی و به ملت عزیز ما نگریسته میشود.
در زمینه‌ی مسائل داخلی، مردم عزیز ما در آنجائی که امکان و موقعیت ابراز احساسات وجود داشت ــ عمدتاً در بیست و دوم بهمن سال 91 ــ آنچه را که لازمه‌ی حماسه و شور بود، از خود نشان دادند؛ از سالهای دیگر پرشورتر و متراکم‌تر در صحنه حاضر شدند. یک نمونه‌ی دیگر هم حضور مردم خراسان شمالی در بحبوحه‌ی تحریمها بود، که نمونه و مستوره‌ای از وضعیت و روحیه‌ی ملت ایران را نشان میداد نسبت به نظام اسلامی و به مسئولان خدمتگار و خدمتگزار خودشان. کارهای بزرگی هم بحمدالله در طول سال انجام گرفته است؛ تلاشهای علمی، کارهای زیربنائی، تحرک فراوان مسئولین و مردم. زمینه‌ها برای حرکتِ رو به جلو و ان‌شاءالله جهش، فراهم شده است؛ هم در زمینه‌ی اقتصاد، هم در زمینه‌ی سیاست، و هم در همه‌ی زمینه‌های حیاتیِ دیگر.
سال 92 برابر چشم‌انداز امیدوارانه‌ای که به لطف پروردگار و همت مردم مسلمان برای ما ترسیم شده است، سال پیشرفت و تحرک و ورزیدگی ملت ایران خواهد بود؛ نه به این معنا که دشمنیِ دشمنان کاسته خواهد شد، بلکه به این معنا که آمادگی ملت ایران بیشتر و حضور او مؤثرتر و سازندگی آینده‌ی این ملت به دست خودشان و با همتِ با کفایت خودشان ان‌شاءالله بهتر و امیدبخش‌تر خواهد شد.
البته آنچه را که ما در سال 92 در پیشِ‌ رو داریم، باز عمدتاً در دو عرصه‌ی مهم اقتصاد و سیاست است. در عرصه‌ی اقتصاد، به تولید ملی باید توجه شود؛ همچنان که در شعار سال گذشته بود. البته کارهائی هم انجام گرفت؛ منتها ترویج تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی، یک مسئله‌ی بلند‌مدت است؛ در یک سال به سرانجام نمیرسد. خوشبختانه در نیمه‌ی دوم سال 91 سیاستهای تولید ملی تصویب شد و ابلاغ شد ــ یعنی در واقع این کار ریل‌گذاری شد ــ که بر اساس آن، مجلس و دولت میتوانند برنامه‌ریزی کنند و حرکت خوبی را آغاز کنند و ان‌شاءالله با همت بلند و با پشتکار پیش بروند.
در زمینه‌ی امور سیاسی، کار بزرگ سال 92، انتخابات ریاست جمهوری است؛ که در واقع مقدرات اجرائی و سیاسی، و  به یک معنا مقدرات عمومی کشور را برای چهار سال آینده برنامه‌ریزی میکند. ان‌شاءالله  مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آینده‌ی نیکی را برای کشور و برای خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمینه‌ی اقتصاد، هم در زمینه‌ی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد. با حماسه و با شور باید  وارد شد، با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد، با دل پر امید و پر نشاط باید وارد میدانها شد و با حماسه‌آفرینی باید  به اهداف خود رسید.
با این نگاه، سال 92 را به عنوان «سال حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی» نامگذاری میکنیم و امیدواریم به فضل پروردگار، حماسه‌ی اقتصادی و حماسه‌ی سیاسی در این سال به دست مردم عزیزمان و مسئولان دلسوز کشور تحقق پیدا کند.
به امید توجهات پروردگار و دعای حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه) و با درود به روح مطهر امام بزرگوار و شهیدان عزیز.
                                                                                                                                                                   و السّلام علیکم و رحمةالله و برکاته


[ پنج شنبه 92/1/8 ] [ 1:1 صبح ] [ محمد رضا ابطحی مقدم ]
........

طراح قالب
معببر سایبری فندرسک
اخبار روز نامه های ایران
خوش آمدید
جملات قصار رهبر معظم انقلاب اسلامی                                                    بخش 2
خانواده جوان کار و فعالیت اعتیاد جامعه
زن   پرستار   تمدن‏
مادر   پزشک   جهانگرد
ازدواج   معلم‏   خدمت ‏رسانى
تجملات و اسراف   صیادى   قانون
کودک   کارگر   مستضعفان
    کارمند   مسکن‏
    اشتغال   ورزش
    تعاون    
    کیفیت‏    
    وجدان کارى    
    نظم، برنامه‏ریزى
خانواده جوان کار و فعالیت اعتیاد جامعه
زن   پرستار   تمدن‏
مادر   پزشک   جهانگرد
ازدواج   معلم‏   خدمت ‏رسانى
تجملات و اسراف   صیادى   قانون
کودک   کارگر   مستضعفان
    کارمند   مسکن‏
    اشتغال   ورزش
    تعاون    
    کیفیت‏    
    وجدان کارى    
    نظم، برنامه‏ریزى    
درباره وبلاگ
برچسب‌ها
امکانات وب



برای دریافت کد گنجینه کلیک کنید